چرخش جدید امریکا
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۹۰۲۵۸
نماینده امریکا در امور ایران در اظهاراتی تأکید کرد که موضوع افراد دوتابعیتی زندانی در ایران یک اولویت جدی برای واشنگتن است. به گزارش ایسنا، رابرت مالی، نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران در گفتوگو با رادیو آزاد اروپا درباره موضوع افراد دوتابعیتی ایرانی- امریکایی که در ایران در بازداشت بهسر میبرند، آن را یک مسأله بسیار مهم در روابط کشورش با ایران توصیف کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرخش جدید امریکا
اما این مواضع یک روز پس از آنکه آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا اعلام کرد «همچنان معتقدیم دیپلماسی بهترین راهحل درقبال ایران است» را میتوان دومین چرخش از سوی ایالات متحده امریکا پس از شکست پروژه آشوب و ناامنی در ایران دانست. مقامات امریکایی که تا چند روز قبل صراحتاً اعلام میکردند مسأله مذاکرات از دستور کار آنها خارج شده و مسأله اغتشاشات در ایران در اولویت قرار دارد پس از آنکه شکست سنگین پروژه آشوب و عدم همراهی مردم ایران را مشاهده کردهاند اکنون به تغییر برخی مواضع روی آوردهاند. این صحبت رابرت مالی نماینده ویژه امریکا در امور ایران و مسئول مذاکرات هستهای از سوی امریکا در خصوص تبادل زندانیان در حالی است که او و سایر مقامات امریکایی در دو ماه گذشته در این خصوص سکوت کرده و در سایه اغتشاشات هیچگاه در خصوص روند شکلگیری توافق در تبادل زندانیان صحبت نکرده بودند.
علاوه بر این امریکاییها همواره تلاش داشتند که مسأله تبادل زندانیان را بهدلیل عواید مالی آن برای ایران به نتیجه مذاکرات گره بزنند چرا که براساس این تبادل چهار ایرانی در برابر چهار امریکایی تبادل شده و مطالبات 7 میلیارد دلاری ایران نیز آزاد خواهد شد. ایران همواره اعلام داشته است این مسأله را یک موضوع انسانی میداند که فارغ از مسائل دیگر برای به نتیجه رساندن آن مصمم است.
ماجرای توافق فروردین ماه
در فروردین ماه امسال حتی توافقی در خصوص تبادل این زندانیان با امریکا حاصل شد. اما امریکاییها که در بدعهدی و گرفتن مواضع متناقض شهره هستند توافق یاد شده را اجرایی نکردند. حسین امیرعبداللهیان قبلاً در این خصوص با اشاره به توافق شکل گرفته خبر داده بود «در مرحله بعد امریکا اعلام کرد بهتر است اجرای توافق تبادل زندانیان به پس از احیای برجام موکول شود. ما به امریکاییها گفتیم این افت و خیزهای شما دیوار بیاعتمادی بین ایران و امریکا را بلندتر میکند.»
کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در توضیح این مسأله گفته بود: «روند برای اجرای توافق تبادل زندانیان میان ایران و امریکا مهیا است، با امریکا پیش از این بر سر مبادله زندانیان توافق کردیم، اما طرف امریکایی آماده اجرای توافق نبود. امریکا توافق تبادل زندانیان را منوط و موکول به توافق درباره احیای برجام کرده بود. ایران تأکید کرده که موضوع زندانیان یک موضوع سیاسی بوده و ارتباطی به توافق و برجام ندارد. امیدواریم با تصمیم درست امریکا شاهد آزادی زندانیان، بهخصوص زندانیان ایرانی باشیم.» موضع ایران در قبال جدا بودن این دو مسأله حتی توسط رئیسجمهور در گفتوگو با شبکه سی بیاس امریکا انجام شده بود. آیتالله رئیسی در این خصوص گفته بود: «ما بارها اعلام کردیم و این میتواند یک موضوع مستقیم انساندوستانه باشد و به امریکاییها گفتیم که میتوانیم با آنها جدای از مذاکرات هستهای گفتوگو کنیم.»
حسن نیت، حسن نیت میآورد؟
ایران در راستای همین نگاه انساندوستانه و با حسن نیت اقدام به آزاد کردن یکی از زندانیان امریکایی در ایران کرد. از همین رو بود که باقر نمازی یکی از جاسوسان محکوم شده در ایران برای ادامه معالجه خود آزاد و از کشور خارج شد و سیامک نمازی نیز با مرخصی با والدین خود دیدار کرد. پس از آزادی نمازی، «استفان دوجاریک» سخنگوی سازمان ملل هم در بیانیهای به نقل از دبیرکل سازمان ملل متحد از قبول درخواستهای گوترش از رئیسجمهور اسلامی ایران مبنی بر اجازه خروج باقر نمازی برای معالجه در خارج از کشور تشکر کرد. «جرد گینزر» وکیل سیامک نمازی هم از مرخصی یک هفتهای وی خبر داد و این مرخصی را قابل تمدید اعلام کرد. حال باید دید آیا این حسن نیت ایران که منجر به آزادی یکی از زندانیان شد اکنون با حسن نیت امریکا روبهرو خواهد شد یا خیر؟ گفتنی است در دولت باراک اوباما تبادل زندانیان انجام شده بود و طی آن طلب 1.7 میلیارد دلاری ایران نیز پرداخت شد. این اتفاق با انتقاد رئیسجمهور بعدی این کشور دونالد ترامپ روبهرو شد و وی مدعی شد بدون پرداخت پولهای تهران میتواند این تبادل را انجام دهد که البته قلدرمآبی وی مسأله را به بنبست کشاند. انگلیس نیز اسفند سال گذشته از ایران درخواست کرد نازنین زاغری که به جرم جاسوسی برای این کشور در ایران دستگیر و زندانی شده بود در ازای پرداخت بدهیهای این کشور به ایران آزاد شود که این مسأله نیز به نتیجه رسید.
روزنامه ایران
منبع: فردا
کلیدواژه: مقامات امریکایی مذاکرات برجام امریکا در امور ایران تبادل زندانیان امریکایی ها حسن نیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۹۰۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت: هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
انتهای پیام